علم پزشکی



 

قوی ترین ماهیچه ی بدن انسان کدام است؟ 

هیچ پاسخی برای این سوال وجود ندارد، به این علت که روش های اندازه گیری قدرت ماهیچه ها با یک دیگر متفاوت است، ماهیچه دارای قدت آزاد (نیروی حداکثری)، قدرت محرک (حرکات تکراری)، نیروی ارتجاعی (اعمال نیروی سریع) و قدرت پایداری ( مقاومت در هنگام خستگی) می باشند، در بدن انسان سه نوع ماهیچه وجود دارد:قلبی، صاف و اسکلتی ؛ بخش سلامت نمناک در متنی جالب در مورد شگفت انگیز ترین حقایق ماهیچه های بدن توضیح خواهد داد.

ماهیچه بدن انسان

معرفی انواع ماهیچه های موجود در بدن انسان 

ماهیچه قلبی دیواره قلب را می سازد و مسئول نیروی انقباض قلب است، ماهیچه های صاف دیواره روده، رحم، رگ های خونی و ماهیچه درونی چشم را می سازد، ماهیچه های اسکلتی به استخوان و در بعضی نواحی پوست (ماهیچه های صورت) متصل هستند، انقباض ماهیچه های اسکلتی به دست و پا و دیگر اندام ها برای حرکت کمک می کنند،

بسیاری از منابع مطالعاتی اثبات می کنند که بیش از 650 ماهیچه اسکلتی در بدن انسان وجود دارد، اگرچه که در بعضی مطالعات این عدد 840 می باشد، این اختلاف به دلیل این است که ماهیچه های پیچیده را جزء ماهیچه های اسکلتی به حساب می آورند،

مثلا عضله دو سر بازو یک ماهیچه پیچیده است که دو سر با دو منبع متفاوت دارد و روی شعاع استخوان ها قرار می گیرند، آیا شما این ماهیچه را جزء اسکلتی ها به حساب می آورید؟

ماهیچه های اسکلتی

انواع ماهیچه های بدن انسان

آیا ماهیچه های بدن انسان را می شناسید؟

اگرچه که بیشتر افراد، مجموعه ماهیچه ای یکسانی دارند ، اما ممکن است تفاوت هایی هم در جزئیات آنها دیده شود، عموما ماهیچه های صاف بافت سلولی دارد و تعداد آنها به بیلیون می رسد، برای مفهوم ماهیچه قلبی، ما تنها قلب را برای معرفی آن داریم. 

ماهیچه ها نام های لاتین دارند و بر حسب مکان، اندازه، شکل، فعالیت، ریشه و تعداد عضوهایشان دسته بندی می شوند، مثلا ماهیچه فلکسور لونگوس (عضله تا کننده) هالیسیک یک ماهیچه بلند است که به تا شدن شصت کمک می کند . 

فلکسور:ماهیچه ای که خم کننده است.

هالیسیک:انگشت بزرگ

لانگوس:بلند

ماهیچه شصت

نام های ماهیچه های بدن انسان

قوی ترین ماهیچه های بدن انسان

ماهیچه های زیر طبق تعاریق مختلف قدرت، جز قوی ترین ماهیچه ها شناخته شده اند. 

ماهیچه بیرونی چشم

عضله چشم در طول روز به دفعات زیادی برای تنظیم حالت خود جابجا می شود، زمانی که سر در حال تکان خوردن است، ماهیچه بیرونی چشم در حال تنظیم کردن خود برای ثابت شدن چشم می باشد، اگرچه ماهیچه بیرونی چشم می تواند دچار خستگی نیز بشود، با یک ساعت مطالعه کتاب ، چشم تقریبا حدود 10000 حرکت انجام می دهد. 

ماهیچه سرینی بزرگ

ماهیچه سرینی بزرگ، بزرگ ترین ماهیچه در بدن انسان است، این ماهیچه بزرگ و قوی است، چون وظیفه آن نگهداری تنه انسان در حالت ایستاده و قائم است، این ماهیچه مسئول مقاومت در برابر جاذبه است و در راه رفتن به ما کمک می کند. 

قلب

چنانچه در نمناک میخوانید سخت کوش ترین ماهیچه، ماهیچه قلب است، قلب 71 گرم خون را در هر تپش پمپاژ می کند، پمپاژ روزانه قلب حداقل برابر با 2500 گالون (9450 لیتر) خون می باشد، قلب توانایی 3 بیلیون تپش را در زندگی هر فرد دارد.

ماهیچه قلب

قلب؛ سختکوش ترین ماهیچه بدن انسان 

قوی ترین ماهیچه های بدن انسان کدام است؟

ماهیچه مخصوص جویدن

قوی ترین ماهیچه بر اساس وزن، ماهیچه مخصوص جویدن است، تمام عضلات فک با یکدیگر کار می کنند و می توانند با نیرویی بیشتر از 25 کیلوگرم، دندان های فرد را ببندند و به دندان آسیاب نیرویی برابر با 90.7 گرم وارد کنند. 

ماهیچه های رحم

محل قرارگیری رحم نزدیک به لگن است، قدرت این ماهیچه به دلیل توانایی هل دادن نوزاد برای به دنیا آمدن می باشد، غده هیپوفیز هورمون اکسی توسین را ذخیره می کند که باعث انقباض می شود. 

ماهیچه نعلی یا سولئوس

این ماهیچه در زیر عضله ساق پا قرار می گیرد و برای قدم زدن، دویدن و رقصیدن بسیار مهم می باشند، یک ماهیچه قدرتمند در طول ساق پا وجود دارد، علت قوی بودن آن نیرویی است که ساق پا به جاذبه زمین وارد می کند و پا را ایستاده و محکم نگه می دارد.

ماهیچه نعلی پا

ماهیچه بدن انسان برای دویدن و رقصیدن

قوی ترین ماهیچه بدن انسان

زبان

زبان یک عضله سفت است و از گروهی از ماهیچه ها تشکیل شده و مثل قلب، همیشه آماده بکار است. زبان در میکس مواد غذایی در دهان نقش دارد؛ این عضله باعث تکلم نیز می شود، عضله زبان شامل لوزه نیز می باشد که جرم ها را از بین می برد، حتی زمانی که انسان می خوابد، زبانش به طور مداوم بزاق را به سمت گلو هل می دهد. به عقیده ی بسیاری زبان قوی ترین ماهیچه ی بدن انسان است اما این نظر میان دانشمندان همچنان متفاوت است . 

 

 

منبع:نمناک


ساختمان نورون

 

neuron2

مغز شما از 100 میلیارد سلول عصبی به نام نورون ساخته شده است؛ سلول هایی که قابلیت جمع آوری اطلاعات از محیط و تبدیل آن ها به داده های الکتروشیمیایی را دارند. می توانید آن ها را همانند ورودی ها و سیم های درون یک کامپیوتر در نظر بگیرید.

نورون ها سلول هایی تخصص یافته هستند که فعالیت اصلی شان دریافت و انتقال اطلاعات از یک ناحیه به ناحیه دیگر است. گاهی اوقات یک سلول عصبی حتی می تواند چند ده سانتی متر طول داشته باشد و مسیری طولانی را تحت تصرف داشته باشد.

این سلول ها، از سه بخش اصلی تشکیل شده اند:

  1. بدنه سلولی یا سوما: این قسمت، تمامی آنچه که یک سلول نیاز داشته باشد را در خود جای می دهد، مثل نوکلئوس که شامل DNA است، شبکه آندوپلاسمی (برای ساخت ریبوزوم ها)، ریبوزوم ها (برای ساخت پروتئین)، میتوکندری (برای تبدیل گلوکز یا قند به انرژی). اگر این قسمت آسیب ببیند، بدون شک نورون هم از بین خواهد رفت.
  2. آکسون: این بخش طویل و بلند، پیام را از محیط دریافت کرده و به سمت سلول و دندریت ها هدایت می کند. بسته به نوع نورون، آکسون می تواند توسط غلاف میلین پوشیده شده باشد، دقیقا همانند یک سیم فی که توسط پوششی پلاستیکی محافظت می شود. میلین از چربی و پروتئین ساخته شده و به نورون اجازه می دهد تا با سرعت بیشتری، پیام را به صورت پرشی در طول آکسون جا به جا کند. نورون های موجود در مغز و طناب عصبی عمدتا میلین ندارند اما اعصاب محیطی چرا.
  3. دندریت یا پایانه عصبی: زائده های باریک و کوچکی هستند که از بدنه سلول منشعب شده و راه برقراری ارتباط نورون با دیگر سلول ها یا عوامل محیطی هستند. در حقیقت، دندریت ها همه اطلاعات را دریافت کرده و به آکسون می دهند.

انواع نورون ها

 

neurons51

نورون ها ابعاد مختلفی دارند. برای مثال، یک نورون حسی که نوک انگشت قرار گرفته، آکسونی به بلندای طول بازو دارد، در صورتی که نورون های مغزی نهایتا چند میلی متر طول دارند. همچنین، براساس نوع کارایی شان، اشغال مختلفی هم دارند.

نورون های حرکتی که کنترل ماهیچه ها را در اختیار دارند، بدنه سلولی در یک سمت، آکسون در مرکز و دندریت در سوی دیگر دارند. نورون های حسی در هر دو سوی خود، یعنی هم روی آکسون و هم روی بدنه سلولی دندریت دارند. از سوی دیگر، اینترنورون ها یا نورون های حد واسط به گونه ای ساخته شده اند که اطلاعات را بین نورون حسی و نورون حرکتی جا به جا می کنند.

یک جمع بندی از انواع نورون ها داشته باشیم:

  • نورون های حسی: سیگنال هایی از اعضای بیرونی (ماهیچه، پوست و .) را به سیستم عصبی ارائه می دهند.
  • نورون های حرکتی: سیگنال هایی از سیستم عصبی به اعضای بیرونی ارائه می دهند.
  • نورون های حد واسط: این نورون ها، مدل های مختلف سلول ها را در مغز و طناب عصبی به یکدیگر وصل می کنند.

بخش های مغز

1b1fff2fe630ed12864d32da6108e544

موجودات ساده تر، مغز یا واحد پردازشی اجتماع یافته ای ندارند، بلکه نورون های آن ها، مسیرهای رفلکسی را به وجود آورده اند. برای مثال، کرم های پهن و بی مهرگان، مغز سازمان یافته و مرکزی ندارند. نورون ها در کنار هم شبکه عصبی را ساخته اند که این شبکه سرتاسر بدن جانور را پوشش داده است، اما اگر بخواهید به دنبال یک غده عصبی یا تجمعی گسترده از نورون ها در بدن کرم های پهن باشید، مطمئنا چیزی نخواهید یافت.

بسیاری از بی مهرگان نظیر لابستر، غده های عصبی دارند که گانگلیا نامیده می شود. هر گانگلیون، نورون های حسی و حرکتی منطقه تحت پوشش خود را توسط مسیرهای رفلکسی تحت کنترل می گیرد. تمامی این غده ها به یکدیگر متصل می شوند و سیستم عصبی ساده ای را برای جاندار می سازند. هر چه تکامل شکل گسترده تری به خود گرفت، سیستم عصبی نیز تجمع یافته تر شد و مغز را پدید آورد.

مغز از قسمت های زیر تشکیل شده است:

  • ساقه مغز: مشتمل بر سه بخش بصل النخاع، پل مغزی و مغز میانی است. حیوانات سطح پایین، صرفا بصل النخاع را دارند و از دو قسمت دیگر محروم اند. ساقه مغز، واکنش ها و فعالیت های اتوماتیک بدن نظیر فشار خون و ضربان قلب و همچنین حرکات اندام ها را کنترل می کند. از دیگر وظایف این بخش، کنترل اعمال درونی بدن، مثل هضم، گوارش، ادرار و . است.
  • مخچه: این بخش از سیستم عصبی، کنترل حرکات بدن را به عهده دارد و زمانی که یک فرد نمی تواند به خوبی بدن خود را تحت فرمان داشته باشد، دچار مشکلی در این قسمت است.
  • هیپوتالاموس و غده هیپوفیز: این غدد مسئول اعمال احشایی، دمای بدن و واکنش های رفتاری نظیر خوردن، آشامیدن، نیازهای جنسی، خشونت و لذت بردن هستند.
  • فشر مغز یا کورتکس: لایه ای به ضخامت 2 الی 4 میلی متر که سرتاسر مغز را پوشانده و مسئول رفتارهای ارادی انسان است. این لایه ی باریک به نسبت باقی نقاط درونی مغز رنگ تیره تری دارد که علت آن، نحوه قرار گیری اندام های نورون ها است.

تعادل

Neuron-brain-sleep

مخچه، همانطور که از نام اش پیداست، یک واحد پردازشی کوچک تر درون مغز است. همانند مغز انسان، مخچه هم پیچیدگی های بسیاری دارد و از لُب های متعددی تشکیل شده و بالای پل مغزی قرار دارد.

به عنوان دومین ناحیه بزرگ مغز، نورون های حسی که اطلاعات محیط را جمع آوری کرده اند، سیگنال ها را از طریق نخاع به این ناحیه می رسانند تا مخچه وارد معادلات جدی تحرک پذیری بدن انسان شود.

مخچه سپس تمامی اطلاعات دریافتی از انواع نورون ها را یکپارچه سازی کرده و به نورون های حرکتی فرمان ارسال می کند. برای مثال همین حالا دست خود را بلند کرده و یک جسمی را در نزدیکی تان لمس کنید.

دست شما یک حرکت آرام و سریع انجام می دهد اما اگر مخچه شما آسیب دیده باشد، این حرکت نرم و روان، با مشکل بسیاری همراه خواهد بود. فراموش نکنید که در صورت آسیب رسیدن به مخچه یا مختل شدن آن در اثر مصرف موادی خاص همانند الکل، حتی صحبت کردن هم دچار مشکل می شود. عضلات لب و دهان کاملا وابسته به همان واکنش ها هستند و اگرچه توان فکر کردن و سرهم بندی جملات وجود دارد اما به سختی می توان ماهیچه ها را همانند حالت عادی تکان داد، چرا که نورون ها پیام درستی به ماهیچه ها ارسال نمی کنند.

غریزه

 

neurons-e1371079015716

حیوانات کم هوش تر نظیر ماهی ها، دوزیستان، خزندگان و پرنده ها، قدرت تفکر بالایی ندارند اما در عوض، به شدت روی مسائلی مثل جمع آوری غذا، خوردن، آشامیدن، خوابیدن، تولید مثل و دفاع از خود تمرکز دارند. این فعالیت ها کاملا براساس غریزه صورت می پذیرد.

ما انسان ها هم چنین رفتارهایی را از خود نشان می دهیم و مغز خزنده درون داریم. در حقیقت، مشابه مغزی که خزندگان دارند، در ساختمان عصبی ما نیز دیده می شود.

حفاظت از مغز

 

neuron-map

مغز و نخاع انسان توسط یک لایه مستحکم به نام مننژ پوشیده شده که از برقراری ارتباط آن با هر جسم سختی، مثل استخوان ها جلوگیری می کند.

برای محافظت بیشتر، مغز و نخاع در مایعی به نام «مایع مغزی-نخاعی» غوطه ور شده اند. این مایع توسط شبکه کوروئید ساخته می شود که درون مغز قرار گرفته است. از طریق یک سری کانال ها، این مایع از مغز خارج شده و کم کم فضای بیرونی آن و همچنین دور نخاع را می پوشاند.

مایع مغزی نخاعی، به شدت تحت حفاظت قرار دارد و به این سادگی، هیچ ماده ای نمی تواند وارد آن شود. سد خونی-مغزی در برابر مایع مغزی نخاعی و دیگر مایعات بدن (عمدتا خون) قرار گرفته و نمی گذارد هر پاتوژنی وارد آن شده و مغز را مختل کند.

مغز از آنچه که فکر می کنیم پیچیده تر است و هنوز اسرار بی شماری در ارتباط با آن بی پاسخ باقی مانده. با پیشرفت انسان در این حوزه، قدرت های فرابشری نیز روز به روز خود را نمایان خواهد کرد و شاید روزی بتوانیم تسلطی فوق العاده روی مغز خود داشته باشیم.

 

 

منبع:دیجیاتو


بدن ما از گوشت، پوست و استخوان درست شده است. اگر کمی دقیق‌تر نگاه کنیم، بافت‌ها و سلول‌ها را می‌بینیم. باز هم دقیق‌تر شویم، می‌توانیم آب، پروتیین، چربی، گلوکوز، DNA و بسیاری مولکول‌های دیگر را ببینیم. ولی اگر باز هم ریزتر و در سطح اتمی بدنمان را وارسی کنیم، متوجه نکته‌ی شگفت‌انگیزی می‌شویم.

به گزارش جی پلاس، ۹۹ درصد وزن بدن ما از ۶ عنصر اکسیژن، کربن، هیدروژن، نیتروژن، کلسیم و فسفر درست شده است. آن یک درصد باقی مانده را هم عناصری مثل منیزیوم، سولفور و آهن تشکیل داده‌اند. این اتم‌ها در قالب مولکول‌های مختلف در بدن ما قرار گرفته‌اند و در فرایندی بسیار پیچیده، سلول‌ها و در کل بدن ما را ساخته‌اند. هیچ می‌دانید این عناصر از کجا آمده‌اند؟ شاید تعجب کنید اگر بگوییم هیچ‌کدام از این عناصر به تازگی بوجود نیامده‌اند و میلیاردها سال پیش در دل ستاره‌ها ساخته شده‌اند. ما در حقیقت فرزندان ستاره‌ها و البته یک اتفاق بزرگ کیهانی هستیم. اتفاق بزرگی که درست ۱۳٫۷ میلیارد سال پیش رخ داد. بنابراین اگر تا به حال دنبال پیدا کردن موجودات فضایی بوده‌اید، بهتر است جلوی آینه بایستید و کمی خودتان را برانداز کنید! همانطور که گفتیم، ۹۹ درصد وزن بدن ما فقط از ۶ عنصر اکسیژن، کربن، هیدروژن، نیتروژن، کلسیم و فسفر تشکیل شده است. یعنی وقتی آب می‌خوریم، از آن‌جا که مولکول آب از دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن (H2O) درست شده، این دو اتم را وارد بدن خود می‌کنیم. وقتی گوشت می‌خوریم اتم‌های کربن را وارد بدنمان می‌کنیم. زمانی که شیر می‌خوریم، در حقیقت مقدار زیادی کلسیم قورت می‌دهیم. همه‌ی این‌ها بدن ما را می‌سازند و برای اینکه موجود زنده‌ای به نام انسان باشیم ضروری هستند. گوشت، پوست، استخوان و سلول‌های ما، همگی از این عناصر تشکیل شده‌اند. دقیقا همه‌ی عناصری که می‌توانیم آن‌ها را در جدول تناوبی که با نام جدول مندلیف هم می‌شناسیم پیدا کنیم. ما از همان عناصری ساخته‌ شده‌ایم که بسیاری از اشیاء اطرافمان از آن‌ها ساخته‌ شده‌اند. حال این سوال پیش می‌آید که عناصر از کجا آمده‌اند؟ Body بهتر است ابتدا بگوییم عناصر چه موجوداتی هستند. عناصر موادی هستند که همه‌ی اتم‌های آن‌ها تعداد پروتون‌های برابر دارند. اتم‌هایی که از پروتون، الکترون و البته یک سری ذرات زیر اتمی دیگر تشکیل شده‌اند. وقتی یک پروتون و یک الکترون در کنار هم قرار می‌گیرند، اتم هیدروژن درست می‌شود. وقتی تعداد پروتون‌ها به دو عدد می‌رسد، اتم هلیوم بوجود می‌آید. کل طبیعت، از ۹۴ عنصر درست شده است. با این حال جدول تناوبی کنونی ما ۱۱۸ عنصر دارد. ۲۴ عنصر باقی مانده را در آزمایشگاه ساخته‌ایم. عناصر پازل‌های سازنده‌ی ماده هستند که وقتی در آرایش‌های مختلف و تعداد گوناگون قرار می‌گیرند،‌ مولکول‌ها را می‌سازند. عناصر مختلف را نمی‌توان با استفاده از واکنش‌های شیمیایی معمول به یکدیگر تبدیل کرد و آن‌ها فقط از طریق «تبدیل هسته‌ای» به عنصری دیگر تبدیل می‌شوند. به هر حال جالب است بدانیم که عالم با یک انفجار خیلی بزرگ به نام «مهبانگ» (Big Bang) بوجود آمد. اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم، در همان ابتدای کار فقط پروتون وجود داشت. سپس وقتی جهان اندکی سرد شد، هرکدام از پروتون‌ها به یک الکترون‌ پیوستند و اتم هیدروژن را ساختند (البته مقداری هم هلیوم بوجود آمد). بنابراین همه‌ی اتم‌های هیدروژنی که اکنون در آب وجود دارند و شما آن‌ها را می‌نوشید، حدود ۱۳.۷ میلیارد سال پیش و در ابتدای پیدایش کیهان ساخته شدند. آن‌ها ۱۰ درصد وزن بدن ما را تشکیل داده‌اند. بنابراین قسمت عمده‌ای از بدن ما کاملا باستانی و متعلق به ابتدای بوجود آمدن زمان است. بعد از گذشت حدود ۳۰۰ میلیون سال از انفجار بزرگ، اتم‌های هیدروژن سرگردان به دلیل نیروی گرانش دور هم جمع شدند و در جاهای مختلف فضا، کپه‌هایی تشکیل دادند. این دسته‌ها کم‌کم بزرگ شدند و به صورت گوی در آمدند. به دلیل جرم خیلی زیاد گوی‌ها، گرانش آن‌ها خیلی زیاد شد و فشار و دما در مرکزشان افزایش یافت. این دما و فشار زیاد باعث شد که پروتون‌های موجود در اتم هیدروژن به هم جوش بخورند و جفت شوند. بدین ترتیب اتم هلیوم بوجود آمد. یعنی دو پروتون، دو الکترون و البته دو نوترون. طی این فرایند که با نام همجوشی هم شناخته می‌شود، مقدار خیلی زیادی انرژی و نور ساطع می‌شود. این گوی‌های هیدروژنی چیزی نیستند جز همان ستاره‌هایی که می‌شناسیم. مثلا خورشید ما در هر ثانیه ۵۰۰ میلیون تن هیدروژن را به هلیوم تبدیل می‌کند. البته ما تقریبا هیچ اتم هلیومی در بدنمان نداریم، مگر اینکه ناخودآگاه مقداری از آن را به هنگام ترکیدن یک بادکنک تنفس کنیم. ولی به هر صورت هیدروژن و هلیوم ۹۸ درصد ماده‌ای که در عالم می‌بینیم را ساخته‌اند. در فرایند همجوشی هسته‌ای ستاره‌ها، یک سری اتم‌های سنگین‌تر هم بوجود می‌آید. یعنی تعداد زیادی پروتون به هم جوش می‌خورند و عناصر سنگین‌تر را می‌سازند. در مرکز ستاره‌های بزرگ آن‌قدر فشار و گرما زیاد می‌شود که فرایند همجوشی می‌تواند عناصر سنگین‌تر مثل اکسیژن و کربن را بسازد. اکسیژن، ۶۵ درصد وزن بدن ما و کربن ۱۸ درصد وزن بدن را ساخته‌اند. ستارگان بعد از مدتی سوخت هیدروژن خود را تمام می‌کنند و شروع به سوزاندن هلیوم می‌کنند. این فرایند ادامه پیدا می‌کند تا اتم‌های مختلف بوجود آیند و به عنصر ۲۶ام یعنی آهن برسیم. معمولا وقتی آهن زیادی تولید می‌شود، فرایند همجوشی در هسته متوقف می‌شود و هسته رو به سرد شدن می‌رود. بدین ترتیب ستاره شروع به بزرگ شدن می‌کند تا تبدیل به غول سرخ بشود. مثلا خورشید آن‌قدر بزرگ می‌شود که سیاراتی مثل زمین و مریخ را می‌بلعد. این فرایند قبل از مرگ ستاره رخ می‌دهد. بعد اینکه ستاره‌ها عمرشان به پایان می‌رسد، با انفجارهای کوچک یا انفجارهای بزرگی به نام ابرنواختر، عناصر بوجود آمده در مرکزشان را به فضای میان ستاره‌ای پخش می‌کنند. در همین رمبش و انفجار، بر اثر دما و فشار بوجود آمده، عناصر بیشتری مثل کریپتون، طلا، اورانیوم و غیره بوجود می‌آیند. این انفجار ابر یا سحابی بزرگی در فضا ایجاد می‌کند. یک سحابی که می‌تواند محل بوجود آمدن ستاره‌ها و سیارات دیگر باشد. زمانی که منظومه‌ی شمسی ساخته شده، به همین ترتیب یک سحابی بزرگ از عناصر پخش شده‌ی ستارگان وجود داشته که تبدیل به معجونی عظیم شده و خورشید و همه‌ی سیاراتی که در منظومه‌ی شمسی می‌بینیم، از جمله زمین ساخته شده‌اند. هیدروژن دوباره در مرکز دیسک چرخنده‌ی برافزایشی جمع شده و خورشید را ساخته است. در کل هرچه در اطراف خود می‌بینیم از بیشتر همین عناصر جدول تناوبی که در فضا بوجود آمده‌اند ساخته شده‌اند. در فضا و دیگر سیارات هم که برویم به جز عناصر موجود در جدول تناوبی عنصر دیگری نمی‌بینیم. هرچه عدد اتمی بالاتر می‌رود، عناصر ناپایدارتر می‌شوند و هسته‌ی اتم نمی‌تواند مدت زمانی زیاد باقی بماند و خیلی زود دچار فروپاشی می‌شود. در بازگشت به بدن خودمان برای روشن‌تر شدن باید گفت که بدن یک انسان مذکر بالغ متوسط از حدود ۵۷ درصد آب تشکیل شده است. هرچند که ۶۷ درصد عدد اتمی آب هیدروژن است، ولی فقط ۱۱ درصد وزن بدن از این اتم تشکیل شده است. چون هیدروژن اتم کاملا سبک‌تری نسبت به اکسیژن است. بنابراین بیشتر جرم بدن ما از اکسیژن تشکیل شده ولی بیشتر اتم‌های تشکیل دهنده‌ی بدن ما هیدروژن هستند. بسیاری از عناصر تشکیل دهنده‌ی یک درصد باقی مانده‌ی وزن بدن انسان، کاملا برای زندگی و سلامتی او ضروری هستند. مثلا عنصر فلوئور برای سالم ماندن دندان‌های او ضروری است. جالب است که بعضی عناصر اگر وارد بدن ما شوند، جان ما را به خطر می‌اندازند مثل کادمیوم، جیوه، سرب، یا عناصر رادیواکتیو. یک انسان ۷۰ کیلوگرمی از حدود ۷ در ۱۰ به توان ۲۷ اتم تشکیل شده است. این تعداد حدود ۶۰ عنصر از ۱۱۸ عنصر جدول تناوبی را شامل می‌شود. ولی به هر حال نسبت آن در افراد مختلف فرق می‌کند. مثلا افراد چاق که چربی بیشتری دارند،‌ تعداد بیشتری اتم کربن دارند. بنابراین باید گفت که حدود ۹۰ درصد وزن بدن ما در ستاره‌ها و حدود ۱۰ درصد دیگر هم در انفجار بزرگی که ۱۳.۷ میلیارد سال پیش رخ داده، بوجود آمده است. پس اگر به دنبال موجودی فضایی می‌گردیم، بهتر است ابتدا در آینه نگاهی به خودمان بیندازیم!

 

منبع: جی پلاس


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه اینترنتی دفتر خاطرات من طلوع دوباره روماتیسم/ آرتروز دیجیتال مارکتینگ فانوس خیال وبلاگ کافی شاپ و کافه داری خاطرات interior-design18 کارآفرینی ، کاریابی و اشتغال